محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

برچی؛ تافته جدا بافته از پیکر کابل برچی؛ تافته جدا بافته از پیکر کابل

برچی؛ تافته جدا بافته از پیکر کابل

برچی در غرب کابل موقعیت دارد و از نگاه تشکیلات شهری مربوط به ناحیه ی سیزدهم شهرداری کابل می شود. ناحیه 13 در شهر کابل، یکی از پرنفوس ترین ناحیه های  این شهر است که نفوس آن بر اساس آمارهای غیر رسمی، در حدود یک و نیم میلیون نفر تخمین شده است.

باشندگان برچی اکثرا از روستاها آمده اند و تعدادی هم مهاجران برگشته از ایران و پاکستان هستند. آن ها با خرید قطعه زمینی در این جا برای خود خانه اعمار کرده اند و این منطقه را به یکی از وسیع ترین مناطق کابل مبدل ساخته اند.

 آن ها عموما در خانه های گلین زندگی دارند. ساختار خانه ها در این ناحیه به صورت غیر معیاری و فاقد نقشه ی شهری است. کوچه های آن نیز ساختار کوچه های آن با معیارهای شهری تطابقی ندارد. در برچی، کوچه ها خیلی طولانی اند و نیز در اکثر جاها بی مورد به بن بست ها خاتمه می یابند. چنین ساختار باعث شده است که عبور و مرور را دشوار سازد و کسی که در این ناحیه در پی آدرسی باشد با درد سر کلان مواجه شود.

علاوه بر آن، کوچه ها طوری ساخته شده اند که هیچ راه بیرون رفت آب در آن وجود ندارد و در بعضی جا ها از وسط کوچه جوی کشیده شده است که این خود مشکل دیگری را خلق می کند.

کوچه ها عموما خامه اند، زمانی که باران می آید کوچه ها غرق در گل و لای می شوند، دند آب ها تشکیل می شوند و رفت و آمد را برای باشندگان دشوار می سازند. چون این آب ها راه بیرون رفت ندارند و سر انجام به داخل حویلی ها سرازیر می شوند و منجر به ویرانگری ها در داخل حویلی می شوند.

همچنان، کوچه ها و خانه ها بدون سیستم فاضلاب می باشند؛ از همین رو آب های اضافی از درون حویلی و دستشویی ها به داخل کوچه سرازیر می شوند و باعث گل و لای و  ایجاد تعفن بویژه در فصل تابستان در کوچه ها می شوند.

این روزها در کابل باران می بارد. رفت و آمد در کوچه های برچی دشوار است. آقای سروری یکی از باشندگان شهرک رسول اکرم برچی در این باره چنین می گوید:"با آمدن باران مشکل مردم برچی دو چند می شود، کوچه ها به رودخانه های بزرگ مبدل می شوند و  مردم به سادگی نمی توانند در کوچه ها راه بروند".

به باور او؛ برچی یکی از نگاه دولت ساحه ای که بدون پلان ساخته شده و از همین رو تمام خدمات به خصوص خدمات شهرداری در این ساحه تقریبا صفر است.

تراکم نفوس بیش از حد، کم توجهی دولت و  کیفیت پایین خدمات شهری دولتی، همه باعث شده اند که مردم در زندگی روزمره ی شان به تسهیلات زندگی شهری دست نیابند و هر روز با مشکلات جدیدی مواجه شوند.

مشکلات ترافیکی

برچی با تراکم نفوس بیش از حدِ خود، فقط یک راه مواصلاتی با مرکز شهر دارد. از همین رو مردم از تمام نقاط برچی برای رفت و آمد شان مجبور می شوند از همین یک مسیر استفاده کنند. این مسئله باعث شده است که ترافیک سنگینی در این مسیر ایجاد شود و با ضیاع وقت مردم باعث شود که آنان نتوانند در زمان مشخص به مقصد برسند. با وجودی که این مشکل برچی می تواند از طریق ایجاد راه های کمربندی به سمت برچی- کمپنی و برچی - چهاردهی حل شود اما بی توجهی مسئولان باعث شده است که هر روز به این مشکلات افزوده شود.

عبدالله با موتر تونس اش در مسیر برچی- کوته سنگی رانندگی می کند. او همه روزه در این مسیر مسافرکشی می کند.

عبدالله می گوید:" در مسیر برچی برعلاوه  تاکسی ها، 700 موتر تونس و 500 موتر مینی بس و کاستر مسافر کشی می کنند اما بازهم مردم به مشکل کمبود وسایط ترانسپورتی مواجه اند.

او اما افزود که با وجود این تعداد موتر، اول صبح و بعد از ظهرها مردم زیاد در ایستگاه ها منتظر موتر می مانند. این راننده از دمیدن سپیده ی صبح تا ساعت 10 تا 11 شب در مسیر برچی مسافر کشی می کند. در برچی ملی بس های شهری دولتی نیز وجود ندارد.

جاده شهید مزاری، خط وصل برچی با شهر می باشد. تراکم وسایط نقلیه در این جاده ی کم عرض سنگینی می کند. از همین رو حادثات ترافیکی همواره از مردم قربانی می گیرد. برچی یکی از ساحات فقیر نشین در شهر کابل است. باشندگان آن اکثرا فاقد پیشه و حرفه ی مشخص اند. آن ها برای نجات از بیکاری به دست فروشی رجوع کرده اند. اکنون دو سوی جاده را از ابتدا تا انتها، کراچی های میوه، سبزی و لباس های لیلامی فرا گرفته است و این جاده ی کم عرض را کم عرض تر ساخته است. مارکیت های تجاری، مسجدها و تالارهای عروسی که در دو سوی این جاده اعمار شده اند فاقد پارکینک وسایط می باشند. مراجعه کنندگان، وسایط خود را در دو سوی جاده پارک می کنند و عابرین را به مشکل بزرگ مواجه می سازند. اگر به این جاده نگاهی بیاندازی، می بینی که به فروشگاه و پارکینگ مبدل شده است و از سوی دیگر ناظم شهری و پولیس ترافیک هم در این جاده ی پر رفت و آمد حضور ندارد.

فقدان خدمات صحی

با این حال داکتران بدون مرز گزارش داده اند که برچی با داشتن 1.5 میلیون باشنده، هیچ شفاخانه ی دولتی ندارند.

در بر چی چندین شفاخانه و کلینیک های صحی خصوصی فعالیت دارند. با توجه به وضعیت اقتصادی مردم، هزینه ی تداوی برای مردم خیلی سنگین تمام می شود. اما در این ناحیه فقط یک کلینیک صحی دولتی و با امکانات اندک به ارائه خدمات صحی برای مردم می پردازد. به تازگی یک زایشگاه از سوی داکتران بدون مرز در این ناحیه ایجاد شده است.

خدمات آموزشی دولتی

وقتی گذرت در برچی بیفتد، آنچه این ناحیه را از دیگر نواحی شهر کابل متمایز می سازد، تعدد آموزشگاه ها و مکاتب خصوصی می باشد. تقریبا در هرکوچه ی این ناحیه یک یا دو آموزشگاه وجود دارد. دیدیرشودت، پژوهشگر فرانسوی مسایل افغانستان به این باور است که هزاره ها سرمایه گذاری هنگفتی را در قسمت تعلیم و آموزش کرده اند. با نگاه به تعدد آموزشگاه ها در این ناحیه که علاقه مندی وافر باشندگان را نشان می دهد، به عدم توجه دولت در ارائه خدمات آموزشی یکسان نیز می توان پی برد.

با توجه به میزان نفوس این ناحیه و تقاضای دانش آموزان برای آموزش، تعداد مکاتب دولتی اندک می باشد. این مسئله باعث شده است که به تعداد آموزشگاه های خصوصی و مکاتب خصوصی افزوده شود. عدم توازن در خدمات آموزشی از سوی دولت، هزینه ی هنگفت آموزشی را بر دوش خانواده های فقیر این ناحیه گذاشته است. در برچی پدرانی وجود دارند که با در آمد کفاشی و تحمل کارهای شاقه هزینه ی هنگفت تعلیمی فرزندان خود را در مکاتب خصوصی متقبل می شوند.

آب صحی

یکی از دشواری های دیگری که باشندگان برچی با آن دست و پنجه نرم می کنند، نبود آب آشامیدنی صحی است. در این ناحیه سیستم آب رسانی وجود ندارد. مردم آب آشامیدنی خود را از  چاه ها به دست می آورند. این چاه ها اکثرا در کنار چاه های فاضلاب حفر شده اند که آب آشامیدنی را آلوده می سازد.

هم چنان استفاده ی بی رویه از آب های چاه باعث خشکیدن برخی از این چاه ها در این منطقه شده است.

محمدباقر باشنده ریگریش برچی می گوید، در این جا چاه های عمیق حفر شده اند که آب آشامیدنی را به جاهای دیگر کابل انتقال می دهد اما باشندگان این محل به کمبود آب مواجه می شود. حفر این چاه های عمیق باعث خشکیدن چاه های عادی می شود.

تفریحگاه ها و پارک های بازی

در دنیای امروزی، تفریحگاه و پارک های بازی، یکی از ضروریات زندگی شهری به شمار می رود . اما برچی که در حاشیه ی شهر کابل موقعیت دارد، خالی از تفریحگاه و پارک های بازی می باشد. کودکان جایی برای بازی و تفریح ندارند. آن ها عموما به کوچه ها می آیند و به بازی و تفریح می پردازند. بیرون آمدن آنان در کوچه باعث مزاحمت برای اهالی کوچه می شود و نیز بزرگان کوچه مانع بازی های آن ها می شوند.

کودکان برچی، نمی توانند کودکی خود را حس کنند. آن ها در حصار حویلی ها و کوچه ها اسیر اند. کودکان سرشوخ و شوخ طبع، همواره در تلاش اند که خود را از زندان حویلی برهانند. آن ها به کوچه می آیند و در میان گل و لای کوچه به بازی می پردازند.

 عبدالله، کودک خردسالی است که از نزد مادر خود فرار کرده و برای بازی به کوچه آمده است. او در این جا با همبازی های دیگر خود «لَنگِی» بازی می کند. اما پیر مردی از باشندگان این کوچه که عبدالله در آن بازی می کند، ، مانع بازی او می شود و با قهر او را از کوچه می راند.

در کوچه ی دیگر، چند تن از کودکان گرد هم آمده اند، دو تیم تشکیل داده اند و فوتبال بازی می کنند. کوچه گِل آلود است. آب های درون حویلی به داخل کوچه آمده و کوچه را کثیف ساخته است.

محمد علی، از بازیکنان یکی از این تیم ها می گوید:" توپ بازی در این جا هیچ مزه ندارد، وقتی در این جا بازی کنی توپ مُردار می شود و کالا های ما را مر دار می کند".

روستائیان شهر نشین برچی اکنون در میان زندگی شهری و روستایی معلق مانده اند. آن ها نه از مزایای زندگی شهری بهره مند می شوند و نه همان زندگی ساده ی روستایی خود را تجربه کرده می توانند. برچی اینک به مصداقی برای مثال" تافته جدا بافته" تبدیل شده است و جزئی از کابل به شمار نمی رود.

 

مطالب بیشتری در این بخش