

درنگی بر حمله گروهی طالبان بر ولسوالی ناور
گروهی از مهاجمین در شب سه شنبه بالای ولسوالی ناور حمله نمودند. بر اساس گزارش ها، پس از سه ساعت درگیری، مهاجمین موفق شدند که چند عراده موتورسایکل و یک تانک پولیس این ولسوالی را با خود ببرند. در بارۀ چگونگی حمله، تا هنوز هیچ یک از مقامات مسئول، به طور یکسان اظهار نظر نکرده اند. نکتۀ ابهام چرایی این حمله نیز از همین جا شروع می شود. این یک حقیقت آشکار است که ولایت غزنی، وخیم ترین وضعیت امنیتی را دارد. اکثر ولسوالی های این ولایت در میان دولت و گروه طالبان دست به دست می شوند. مسیرهای منتهی به ولسوالی های هزاره نشین، به یک محل امن آدم ربایی و آدم کُشی برای گروه طالبان مبدل گشته است. با آن هم ولسوالی های نظیر ولسوالی ناور، مالستان و جاغوری، هیچ گاهی در داخل قلمرو خویش شاهد حمله های مسلحانه گروه طالبان نبوده است. این اولین بار است که ولسوالی ناور در قلب قدرت خویش آماج حمله مسلحانه قرار می گیرد. از این رو، نمی توان که از چگونگی و چرایی این حمله اغماض نمود. برای پی بردن به ریشۀ این حمله به چند فرضیه و پرسش باید پرداخت.
پرسش نخست این است که طالبان چگونه توانستند که خود را به مقر اصلی ولسوالی برسانند؟ با توجه به موقعیت جغرافیایی این ولسوالی، پاسخ این پرسش پیچیده است. چون رسیدن طالبان به این ولسوالی ضرورت عبور از چند منطقه را دارد که باید آن را طالبان به تصرف و یا حد اقل به اندازۀ کافی در آن نفوذ داشته باشند تا حملۀ خویش را در این جا عملی سازند. در غیر آن، وقوع چنین حمله، بدور از امکان است. طبق اظهارات یکی از نمایندگان مردم ناور در شورای ولایتی، این حمله از ساحۀ خوات ناور بر مقر ولسوالی ناور در دو آبی به وقوع پیوسته است. ساحۀ خوات، یک ساحۀ مرزی است که در همجواری ولسوالی بهسود موقعیت دارد. وقوع حمله طالبان از طریق خوات، نیازمند تحلیل وضعیت این ساحۀ جغرافیایی دارد. اگر طالبان در منطقۀ بهسود تصرف و نفوذ داشته باشند، در این صورت، انجام چنین حمله، بعید به نظر نمی رسد. فرضیۀ دوم که می تواند امکان داشته باشد، پیشروی کوچی ها در این جا و سپس طراحی حمله از این طریق بالای ولسوالی ناور می باشد. حملۀ طالبان در لباس کوچی یک حقیقت کتمان نشدنی است. کوچی ها به عنوان دشمنان مضاعف مردم است که هم با دولت است و هم با طالب. با توجه به این که پیش از این نیز کوچی ها بر منطقۀ خوات حمله کرده و خانه های مردم را آتش کشیده بودند. اما شواهد نشان می دهد که اکنون کوچی ها از این ساحات رانده شده اند. در این صورت، انجام چنین حمله توسط کوچی ها نیز بوده نمی تواند. بالفرض اگر فرضیات حمله کوچی ها بر ولسوالی و یا تصرف بهسود توسط طالبان، واقعیت داشته باشد ــ که نداردــ ، وضعیت واقعا بحرانی است. در این صورت، دروازۀ پیشروی به سوی دیگر ولسوالی ها گشوده می شود. این حمله اگرچند که نتوانست ولسوالی را تصرف نماید ولی یک هشدار جدی برای مقامات مسئول و مردم است.
فرضیۀ دوم که این حمله از ساحۀ خوات به وقوع پیوسته است، می تواند که فرضیۀ جنگ مافیای معدن را به اثبات برساند. در ساحۀخوات، معدن سنگ گچ در حال استفاده است. طبق گزارش ها، استفاده از این معدن، به یک منبع اخاذی و باج گیری میان زورمندان محل و طالبان مبدل گشته است. بهره برداران این معدن، سنگ ها را از طریق ولایت میدان وردک به شهر غزنی انتقال می دهند، لذا مجبوراند که برای طالبان باج بپردازند. از این معدن هیچ نفعی برای حکومت محلی نمی رسد و اشخاص نفوذی طالبان که در این معدن نفوذ کرده اند، در مقابل حکومت محلی ایستاده اند. از سوی دیگر، نزاع عوامل نفوذی طالب و افراد محل در ساحۀ خوات تازگی ندارد. چندی پیش یکی از همین عوامل نفوذی که پول های هنگفتی را به عنوان باج از معدن سنگ گچ به دست می آورد، با اسلحه کشیدن بالای مردم محل، یک نفر را زخمی نموده بود و پس از آن از سوی مردم محل متواری شده و در ولایت میدان وردک پناه گزین شده است. علاوه بر آن، وضعیت آشفتۀ عمومی کشور، در هرگوشه و هرسوی کشور، آشفتگی را بار آورده است. در چنین فضایی، نمی توان از زور آزمایی زورمندان و تشنج گران محل چشم پوشی نمود. فقر، بیکاری و ناامنی، همه زمینه ساز جنگ و درگیری است. وقتی در کشور نه امیدی برای بهزیستی باشد و نیز راه فرار از کشور، مطمئن نباشد و هر دم با مرگ دست و پنجه نرم شود، همه خریدار مرگ می شوند. اگر وضعیت چنین ادامه یابد، بعید به نظر نمی رسد که هم چون دیگر ولسوالی ها، بده و بستان ولسوالی های نظیر ولسوالی ناور، میان دولت و طالب شروع شود.
ولسوالی ناور، یک ولسوالی دور افتاده از مرکز و یکی از محروم ترین ولسوالی های ولایت غزنی است. رسیدن پای جنگ در این ولسوالی حکایت از تلخ ترین وضعیت امنیتی دارد. این ولسوالی نه نیروی کافی برای دفاع دارد و نه همان تجهیزاتی و مهمات دفاعی در اختیار نیروهای دفاعی قرار دارد. حتا در خود مرکز، برای محافظت از ولسوالی به اندازۀ کافی نیرو وجود ندارد. ربوده شدن یک تانک و چند عراده موتورسایکل نیروهای پولیس، فقدان نیروی کافی امنیتی را نشان می دهد. ادامۀ وضعیت کنونی، مبنای شورشگری از هر سو است، در این وضعیت هرکس می تواند که از هر گوشه سرک بکشد و جنگ طالب را راه بیاندازند.