

سناریوی کشتار هدفمند هزارهها در حال تکرار است
سناریوی کشتار هدفمند هزارهها در حال تکرار است بر اساس گزارشهای تازه آمار تلفات از انتحار دیروز در مسجد سید آباد ولایت کندز به 150 کشته و 200 زخمی رسیده است و هر لحظه به تعداد کشته شدههای این رویداد اضافه میشود، داعش مسوولیت حملهی رویداد روز گذشته را به دوش گرفته است و گفته فردی که دست به این حمله زده است از اعضای ایغورهای سنکیانگ چین شاخهی ترکستان شرقی بوده است. حملات متواتر داعش در افغانستان در حال افزایش است و چندی پیش حملهی انتحاری در مسجد عیدگاه کابل اتفاق افتاد که جان تعدادی زیادی از مردم راگرفت ولی طالبان همواره در رسانه های جهانی داعش را کوچک جلوه داده و از آن به عنوان یک درد سربرای حکومت شان یاد کرده است که با هر قرص ساده قابل تسکین است اما مساله داعش جدی تر از آن است که طالبان آن را کوچک جلوه میدهد. پاکستان مهد گروه های تروریستی افراطی سُنیهای رادیکال است و منبع تولید افراطگراهایی که علیه کشورهای جنوب شرق آسیا زیر عنوان جهاد میجنگند القاعده، طالبان، شبکه حقانی و داعش، پاکستان را بهشت موعود روی زمین برای خود شان تصور میکنند که میتوان از این گرانیگاه به هدف مطلوب دست پیدا کرد و آن کشور دوست ندارد تا دیورند مرز مورد منازعه بین افغانستان و پاکستان در آرامش باشند و به این دلیل پناهگاه امن برای تروریستان شده است و تمام گروههای یاد شده در یک ارتباط خانوادگی باهم برادر و خواهر هستند که زیر یک چتر در یک قلمرو زندگی میکنند. تفکیک بین داعش، شبکه حقانی و القاعده و طالبان به شدت دشوار است سیاه و سفید جلوه دادن این گروه و تقسیم کردن آنان آب در هاون کوبیدن است. آرمانهای دینی و داعیهی جنگ طلبی اینها از اسلام؛ تفسیر خشن افراطیت و سنت قومیت خاصی است و اکنون پروژه داعش را خارجی جلوه دادن و فرامرزی گفتن بیشتر به پس انداز نیروهای افراطیت به طالبان است که در صورت فشار جامعهی جهانی و قبول پیشنهادهای خاص آنان بتوانند زیر نام داعش و ایغورهای ترکستان شرقی به حذف گروههای مخالف و اقلیتهای قومی_مذهبی به آن متوصل شوند. در بین تمام گروههای افراطی که تحت هر نام در افغانستان ظهور کردند هیچ نوعی تعصب علیه هزارهها وجود نداشته است و همه این اقلیت قومی را محتوم به فنا مینگرند که جهاد علیه شان فرض است، افغانستان پس از کنفرانس بن که همه اقوام زیر چتر جمهوریت به هدف دولت_ملتسازی ایجاد گردیده بود در آسایش زندگی میکردند ولی با آنهم از هزارههای افغانستان قربانی میگرفت، بارها مراکز قدرت نرم هزارهها توسط طالبان هدف حملات انتحاری قرار گرفت و از مسافران مناطق مرکزی به عنوان اهرم فشار در مسیر میدان_بامیان گروگان گرفته شدند و کشته شدند. پس از آنکه صدای پای داعش در کشور قوت گرفت هزارهها در مراکز آموزشی، مکتبها، شفاخانهها ورزشگاهها و مساجد سلسلهوار هدف کشتار هدفمند این گروه قرار گرفتند و با به قدرت رسیدن طالبان که تنها امید امنیت از این گروه تصور میشد اکنون این امید از بین رفته است و هزارهها همچنان در مرکز کشتار هدفمند گروهای تروریستی است. اما آنچه مشخص است اگر طالبان خود را جدا از داعش و القاعده بدانند، مسوولیت حفظ مال و جان تمام مردم ساکن در کشور را به عهده دارند اما این گروه نه توان گرفتن امنیت هزارهها را دارند و نه هم رغبت به این کار، بارها در زمان که این گروه دست به انتحار و حمله علیه نیروهای حکومت قبلی میزدند مراکز قدرت نرم هزارهها را زیر موشک و بم و انتحار از بین بردند. داعش منوط به یک قلمرو و یک جغرافیا نیست، تمام گروههای افراطی در یک رابطهی خواهری و برادری قرار دارند، طرز فکر و ذهنیت قبیلهگرایی است که با هر ابزار، دست به حذف اقلیتهای ساکن در کشور میزنند و یک گروه را در معرض نسل کشی مسلم قرار داده است و با تحکیم و مشروعیت یافتن طالبان نمیتوان به حفظ جان تمام اقوام ساکن در کشور امیدوار بود و این گونه حملات دیروزی در کندز نه آخرین است و نه اولین بلکه سناریویی است که تکرار خواهد شد.