محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

افغانستان و پاکستان؛ مروری بر گذشته‌ی تاریخی دو کشور همسایه (قسمت سوم) ـ مجله‌ی اورال افغانستان و پاکستان؛ مروری بر گذشته‌ی تاریخی دو کشور همسایه (قسمت سوم) ـ مجله‌ی اورال

افغانستان و پاکستان؛ مروری بر گذشته‌ی تاریخی دو کشور همسایه (قسمت سوم) ـ مجله‌ی اورال

در ابتدای دهه‌ی هفتاد شمسی، با سقوط رژیم دکتر نجیب‌الله و تصرف شهر کابل توسط نیروهای جمعیت اسلامی (متعلق به تاجیک‌ها)، حزب وحدت اسلامی (متعلق به هزاره‌ها) و جنبش ملّی اسلامی (متعلق به ازبیک‌ها)، تمامیِ طرح‌های بلندمدتی را که پاکستان برای افغانستان، در نظر داشت نقش بر آب کرد؛ لذا حکومت پاکستان با دولت مجاهدین که توسط برهان‌الدین ربانی اداره می‌گردید، ناسازگاری را در پیش گرفت. محمد اکرام اندیشمند، یکی از نویسندگان افغانستانی در این زمینه می‌نویسد:
«در این امر تردیدی نیست که حادثه‌ی سقوط دولت دکتر نجیب ‎الله در بهار 1992 م.، برخلاف استراتژی و سیاست پاکستان، به‌وقوع پیوست. این حادثه، برای دولت‌مردان پاکستانی به‌ویژه ژنرال‌های آی. اس. آی (سازمان استخباراتی پاکستان)، غیرقابل‌تحمل بود. درحالی‌که احمدشاه مسعود تا فروپاشی حکومت دکتر نجیب‎ الله، چهره‎ای بحث‌برانگیز و غیرقابل‌اعتماد برای آی. اس. آی و دولت‌مردان پاکستانی شمرده می‌شد، ناتوانی و ضعف او در کاهش خصومت و ستیزه‌جویی پاکستان، در اوایل دولت مجاهدین که در سِمَت فرماندهی نظامی این دولت قرار داشت، دشمنی پاکستان را در برابر او و دولت مجاهدین، در نقطه‌ای فوق‌العاده بحرانی و غیرقابل‌برگشت سوق داد».

بعد از آنکه حکمتیار، در به دست گرفتن قدرت در افغانستان ناکام ماند، پاکستان نیز از وی ناامید شد؛ لذا سازمان استخبارات پاکستان، درصدد جای‎گزین دیگری برای رسیدن به اهداف موردنظر خود در افغانستان، برآمد. این ‎بار، با تشکیل و تقویت گروه افراطی طالبان، به تعقیب اهداف خود پرداخت؛ لذا با تجهیز طالبان و اعزام نیروهای مسلّح ارتش پاکستان و فرستادن تروریست‌های دیگر کشورها، در زیر پرچم سفید طالبان در افغانستان، طولی نکشید که افغانستان به مرکز و لانه‌ی مهم گروه‌های تروریستیِ بین‌المللی تبدیل شد و حوادث و تحولات خونینی در این کشور، به‎ وجود آمد.

در این میان، پاکستان انتظار روزی را می‌کشید که نیروهای طالبان و القاعده بر تمام افغانستان مسلّط و حکومت طالبان از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته شود تا در سایه‌ی این مشروعیت، معاهده‌ی مرزی دیورند را از طالبان امضاء بگیرد. پاکستان، در این طرح خود نیز ناموفق ماند، هرچند توسط طالبان، افغانستان را تبدیل به ویرانه نمود و تخم نفاق و دشمنی را به‌گونه‌ای در بین اقوام مختلف افغانستان کاشت که به‌آسانی فراموش نخواهد شد.

نتیجه این‌که، تا زمانی که اختلاف مرزی افغانستان و پاکستان و مسئله‌ی پشتونستان، حل‌وفصل نگردد، افغانستان روی آرامش و امنیت را نخواهد دید؛ زیرا بانفوذی که پاکستان به‌ویژه سازمان استخباراتیِ آن کشور، در افغانستان دارد، می‌تواند همواره این کشور را ناامن و آتش جنگ‌ها و تنش‌های قومی و مذهبی را بیش‌ازپیش، شعله‌ور سازد. البته، باید توجّه داشت که روابط خصمانه‌ی افغانستان و پاکستان، مانند تیغ دو لبه، خسارت‌های ویرانگری را، به هر دو کشور وارد می‌سازد. اگر امروز افغانستان گرفتار بحران است، قطعاً در آینده، پاکستان نیز دچار بحران خواهد شد. هرچند از هم‎اکنون نیز، نشانه‌های روشنی از بحران، در کشور پاکستان، مشاهده می‌شود.

بنابراین، به نفع هر دو کشور هم‎‌سایه است که سیاست‌مداران و نخبگان دو کشور، تنش‌ها و دشمنی‌های گذشته را نادیده انگارند و در یک گفت‌وگوی دوستانه و جدی، این اختلاف تاریخی را معقولانه و به‌صورت ریشه‎‌ای و اصولی حل‌وفصل نمایند و به‌جای روابط خصمانه‌ی گذشته، روابط هم‎دلانه و برادرانه با همدیگر برقرار سازند تا شهروندان هر دو کشور بتوانند در صلح و ثبات واقعی زندگی کنند.

ادامه دارد ...

مطالب بیشتری در این بخش