_68695.jpeg)
_68695.jpeg)
برفباری در غزنی، خوشی توأم با نگرانی به همراه آورده است ـ مجلهی اورال
از آغاز شب گذشته الی اکنون دوشنبه ۱۳ جدی ۲۰ سانتی متر برف باریده است. چهره های مردم از پاکیزگی برف براق گشته و اطفال مصروف ساخت آدم برفیاند. دختران خردسال فارغ از دغدغه نرفتن هم نوعان شان به مکتب، در کوچههای شهر غزنی دوشادوش پسران هم بازی هم شدهاند. طالبان هم تا به حال قانون جدیدی برای منع نمودن این دو جنس همبازی خوردسال وضع ننموده است. دهاقین که چند سالیست منتظر برف زمستانی هستند، از بارش برف اخیر خوشحالاند.
محمد علی باشنده ولسوالی جغتو و فعلا ساکن شهرک مهاجرین در شهر غزنی که فرد سنتی-مذهبی است در گفتگو به مجلهی اورال خوشیهایش را چنین ابراز میدارد: «شکر خداوند که برف باریدن گرفته و پایش به سوی زمین باز شده است. چند سال بود که برف کمتر میبارید. مردم به ویژه دهاقین سخت متضرر شده بودند. آغاز زمستان خشک بود و چیزی نمی بارید که به نگرانی مردم روز به روز افزوده می شد. از خداوند امید داریم که تا آخر فصل زمستان با هربار باریدن، رفته رفته «گیج» یا حد معین برف که یک متر است کامل گردد.»
عارف از ناور به شهر آمده و عجله دارد هرچه زودتر تا راه مسدود نشده به خانهاش در ناور برگردد. و به قهر طبیعت گرفتار نگردد. وی میگوید: اگر راه بسته شود وی مجبور است تا نوروز در غزنی بماند که ماندن برایش بسیار مشکل است. عارف میگوید «دور قبلی حکومت طالبان را به یاد دارد. این گروه از بس که بدشگون هستند، خداوند برکتهایش بر این ملت را قطع کرده است. در ممالک غربی باران وافر است اما ما مسلمانان به سبب ظلم که از خود بر خود روا میداریم نعمتهای بیپایان از آن ما نیست. در طی مدت سه سال دور قبلی حکومت جبر امارت طالبان نیز هیچ برف نمیبارید. بسیاری به اثر خشک آبیها مهاجر شدند و حال که طالبان دوباره قدرت را گرفتند، باز هم خشک سالی و قحطی و گرانی با خود آوردند.»
اما برف امسال یکسره خوشی و شادی به ارمغان نداشته بلکه بسیاری را نگران ساخته است. نگران از خنک خوردن و حتی یخ زدن به دلیل نداشتن امکانات برای گرم کردن خانههایشان.
بیگم، نام خانم بیوهی است که شوهرش را در جنگهای دولت با طالبان از دست داده است. وی که از لحاظ اقتصادی در وضعیت بدی قرار دارد در مصاحبهاش به مجلهی اورال میگوید: "شوهرم منحیث پولیس در ولسوالی اندر ولایت غزنی وظیفه داشت که چهار سال قبل توسط کمین طالبان شهید شد. در زمان حیات اش از معاش وی خورد و خوراک میکردیم و بعد با مقدار پول ناچیزی که دولت به بازماندگان شهدا میداد گذاره میشد اما حالا عنقریب شش ماه میشود که کدام درآمدی نداریم و با مشکلات زیادی مواجه هستیم. من خودم سه فرزند دارم. دوتای شان نسبتاً کلان تر اند و باهم قالین میبافیم. در آمد نسبی داریم ولی در آمد قالین جوابگویی مخارج روزمرهی ما نیست. ازین رو برای زمستان آمادگی لازم را نداریم. فکر میکردم مثل زمستان گذشته هوا گرم باشد، که اینطور نشد و با باریدن برف سرمای شدید خواهد شد و مشکلات من و امثال من را دوچند خواهد کرد.»
خانوادههای زیادی اینجا در غزنی امسال در وضعیت بدی اقتصادی قرار دارند و نه توانسته اند برای سردی زمستان آمادگیهای لازم را داشته باشند. خانوادههای شهدا و معلولین که هیچ عایدی ندارند. افراد بیکار و یا کم درآمد هم روز به روز رو به افزایش است که از روحیه مردم پژمرده حال و افزایش کودکان کار و گداهای پر تعداد در شهر کاملا مشهود است.