_48076.jpeg)
_48076.jpeg)
پناهجویان مقیم اندونزی؛ یکعمر دور از وطن، بیوطن و بیسرنوشت ـ مجلهی اورال
نزدیک به هشتهزار پناهجوی افغانستانی، یکدهه در گودالی به نام اندونیزیا گیر ماندهاند. این جغرافیا نزدیک به مقصد نهایی خیلی از این گیرماندهها، تبدیل به برزخی شده که از آنجا صدای هیچ پناهجویی به هیچیک از سازمانهای معتبر مهاجرت در سطح دنیا نمیرسد. از سویی این سردرگمی، ناامیدی و بیسرنوشتی در حالی زندگی و آرزوی هزاران خانواده، هزاران جوان و هزاران امید خانوادههای جامانده در افغانستان را بلعیده است که دنیا شاهد تحول بزرگ بر محور افغانستان است و همهروزه رقم بزرگی از شهروندان افغانستان در کشورهای مختلف جذب میشوند.
پیش از این، این پناهجویان به نسبت سیاستهای کشورهای مهاجرپذیر، منتظر فرصت مناسبی برای رسیدن به کشور مقصد برای زندگی انسانی بودند؛ اما در حال حاضر دنیا هم هیچ بهانهای برای نگهداری آنان در برزخی بهنام اندونیزی ندارند.
در این مدت 15 نفر از پناهجویان گیرمانده در اندنیزیا، بر اثر فشارهای روانی و اعتراض نسبت به بیسرنوشتیشان به زندگی شان خاتمه دادند و خودکشی کردند. پس از آن نیز شاهد آتش زدن چندین جوان در مقابل دفترهای سازمانهای مهاجرت در اندونیزیا بودیم؛ اما نه تنها دولت اندونیزیا نسبت به تخلیهی این مهاجران احساس مسوولیت نمیکند، بل سازمانهای معتبر مهاجرت در اندونیزیا، نیز در قبال سرنوشت هزاران پناهجوی گیرمانده در آنجا با بیتفاوت اند.
شیوهی رفتار دولت اندونیزیا و سازمانهای معتبر مهاجرت در آن کشور، پرسشبرانگیز است. چرا در وضعیتی که همهروزه شماری از کشورهای جهان، آمادهی پذیریش مهاجران افغانستانیاند، دولت اندونیزیا اجازه نمیدهد این پناهجویان به کشورهای مقصد ساکن شوند؟ چرا هیچ کشوری تا هنوز در قبال درخواست آنان اقدامی نکردهاند؟ چرا سازمانهای مهاجرت با بیمبالاتی با این پناهجویان برخورد دارند؟ چه سری در این نابسامانی نهفته است که کسی از آن نمیداند؟ آیا این چندهزار پناهجوی گیرمانده، در آنجا گروگان اند؟ اگر گروگاناند، کدام گروهها و کدام کشورها از آن نفع میبرند؟ تیوری توطیه تا چه اندازه میتواند بر بیسرنوشتی این چند هزار پناهجویی که صرف برای زندگی مسالمتآمیز ترک وطن کردهاند، صدق میکند؟
ده سال یک عمر است. عمری که اگر در آن برنامهی دقیق وجود داشتهباشد، میتواند، تحولهای بنیادی و عظیمی به ارمغان بیارود. در ده سال اگر کسی برنامهای برای تحصیل داشتهباشد، میتواند از مقطع لیسانس تا پایان مقطع دکترا، تحصیل کند که در آنهم دوسال باقی میماند. کسی اگر برنامهای برای تجارت داشتهباشد، در ده سال میتواند از یک متشبث کوچک، به یک تجار بزرگ منطقوی تبدیل شود. در ده سال اگر نهادی برنامهی سفر به کرهی مریخ، مهتاب و... داشتهباشد، میتواند عملی کند. با توجه به این موردها، این دهسال برای تمامی گیرماندههای اندونیزیا هیچ برایندی جز ناامیدی، پیری و خستگی به همراه نداشته است. پس با خود بیندیشیم که زندگی برای آنان چیزی بهتر از زیر سایهی جنگ و ترور نبوده است.
امروز ۹ جنوری ۲۰۲۲ در حمایت از گیرماندههای اندونیزیا کاروزار دادخواهی در شبکههای اجتماعی راهاندازی شدهاست. تا کنون این روند در شبکههای اجتماعی به خصوص توییتر جریان دارد. امیدواریم این اعتراض همگانی بتواند به گوش نهادهای مسوول برسد و آنان را نسبت به حساسیت بیسرنوشتی انسان افغانستانی بیشتر به تامل وابدارد.