

جنبشهای الهامبخش طرفداری از حقوق زنان (قسمت دوم) ـ مجلهی اورال
جنبشهایی که بهتازگی و بعد از حاکمیت طالبان در افغانستان برای دفاع از حقوق زنان شکلگرفتهاند، باید از تجربهها و روشهای مبارزاتی جنبشهای زنان در کشورهای دیگر، الهام بگیرند و در مسیر مبارزاتیشان از تجربیات آنان استفاده نمایند؛ زیرا زنان در کشورهای غربی بهراحتی به حقوق شان دست نیافتهاند، بلکه در یک مبارزه دشوار و مستمر، توانستهاند، حقوق شان را استیفا کنند.
پس از انقلاب کبیر فرانسه در سال (۱۷۸۹) میلادی نخستین گروههایی که برای پیشبرد حقوق زنان فعالانه سازمان یافتند. جریقههای اولیه را برای شکلگیری جنبشهای منظم برای دفاع از حقوق زنان در سال (1790) میلادی، با الهام از آرمانهای آزادی و برابری که انقلاب کبیر فرانسه به ارمغان آورده بود، چندین باشگاه زنان در پاریس و شهرستانهای عمده تشکیل شد. این باشگاهها جایگاهی برای اجتماع زنان بودند، اما برنامههای سیاسی نیز داشتند که برای زنان، حقوق برابر با مردان در زمینهی آموزشوپرورش، اشتغال و مشارکت سیاسی را درخواست میکردند.
ماریگوز، رهبر یکی از این باشگاهها بیانهای تحت عنوان "اعلامیهی حقوق زنان" بر معیار «اعلامیهی حقوق بشر و شهروند»؛ یعنی مهمترین سند اساسی انقلاب، تنظیم کرد. او استدلال میکرد که حقوق شهروندی بهصورت آزاد و برابر، نمیتواند به مردان محدود شود؛ زیرا چگونه ممکن است برابری حقیقی به دست آید، درحالیکه نیمی از جمعیت جامعه (زنان) از امتیازاتی که مردان در آن سهیم هستند، محروم باشند؟ پاسخ رهبران مرد انقلابی بههیچوجه حاکی از همدردی نبود. ماریگوز در سال (۱۷۹۳) میلادی اعدام شد. به دنبال آن باشگاههای زنان بهوسیلهی تصویبنامهی حکومتی منحل گردیدند. از آن به بعد گروههای دفاع از حقوق زنان و جنبشهای زنان مکرراً در کشورهای غربی تشکیل گردیدند و تقریباً همیشه با مخالفت و دشمنی روبهرو گردیده و گاهی از جانب مقامات رسمی را علیه آنان خشونت اعمال میشد؛ اما آنها باوجود همه چالشها، به مبارزات شان ادامه دادند و هرگز خسته و ناامید نشدند. ماریگوز بههیچوجه یگانه مدافع حقوق زنان نبود که زندگی خود را در راه کسب حقوق برابر برای همجنسان خود از دست داده باشد؛ بلکه زنان دیگری نیز راه را ادامه دادند که در قسمتهای بعدی بررسی خواهند شد.
ادامه دارد ...